نقش سفال ایرانی
از دیرباز، سفال ایرانی به دلیل نگارهها و طرحهایی که داشته مورد توجه بوده است. این نقوش گاه نمادی از دورههای تاریخی گوناگون بودهاند، گاه به فرهنگهایی خاص اشاره دارند و برخی هنوز چون رازی سر به مهر باقی ماندهاند. در این مطلب از نقش و نگار سفالینههای ایرانی و مفاهیم آنها گفتهایم.
پیش از ابداع خط، این نقشها بودند که باورها، آداب و رسوم، فرهنگ و دیدگاه ساکنین یک ناحیه را نشان میدادند. در این بین نقشهایی که بر جان سفالینهها مینشستند مفاهیم دیگری را نیز منتقل میکردند. مفاهیمی که هر کدام مانند یک داستان افسانهای بودند و شناخت آنها به شناخت سرزمینمان منجر میشود. در ادامه درباره این نقش و نگارها و مفاهیمی که منتقل میکنند بیشتر گفتهایم.
چرا نقوش سفالینهها بررسی میشود؟
سفالها نه فقط به عنوان یک شی باستانی، بلکه گاهی به عنوان شناسنامه و هویت یک منطقه شناخته میشوند. ظروف سفالی، به دلیل آنکه در دست مردم عامه بودهاند و بیشتر به زوایای زندگی واقعی نزدیک شدهاند، اطلاعات دقیقتری را در اختیار کاوشگران میگذارند و به تحلیل طبقههای باستانشناسی کمک میکنند. از سوی دیگر بررسی نقش سفال ایرانی، از تبادل فرهنگها، مذاهب گوناگون، جنگها، رویدادها و دیگر اتفاقهای زندگی روزمره خبر میدهد و میتوانند به عنوان کلید رمزگشایی دیگر رویدادهای باستانی ایران و حتی دیگر مناطق جهان تلقی شود.
نقش روی سفالها اطلاعات بیشماری را درباره فرهنگها، مذاهب و آداب و رسوم ملتها میدهد
سیر تحول نقش سفالینههای ایران
آنچه امروز به عنوان نقش سفال میشناسیم، پیشینه و تاریخچهای طولانی دارد. نقشها ابتدا بسیار ساده بودند و آنچه در ذهن نقاش میگذشته، کمتر به روی ظروف میآمده است. بعدها کمکم گیاهان، منبع الهام شدند و سپس حیوانات نیز پایشان به سفالینهها باز شد. با گذر زمان، سفالینهها نقشهایی خاصتر و ترکیبی را به خود دیدند تا اینکه ورود اسلام به ایران، نقشها را دستخوش تغییر کرد.
در آن سالها حکام به صنعتگران و هنرمندان ایرانی هشدار دادند که نمیتوانند نقوش گذشته را خلق کنند. این امر ابتدا برای ایرانیان بسیار دشوار بود اما به مرور زمان هنرمندان ایرانی راهی یافتند.
هنرمندان دوره اسلامی با خلق نقوش جدید در برابر فرامین حاکمان جدید ایستادند
آنها در سالهای ابتدایی این فرمان، ظروف را با خطوطی ساده، تزیین میکردند. سپس خطوط پیچیدهتر شدند و بعدها نقشهایی به آنها اضافه شد که حالت انتزاعی داشتند و حاکمان عرب نمیتوانستند آنرا در زمره نقشهای ممنوعه بیاوردند. این خلاقیت باعث شد تا سفالهای دوره اسلامی در نوع خود بینظیر باشند و بعدها سفال زرینفام و لعابدار نیز به دنیای سفالینههای ایران راه پیدا کند.
شناسایی نقوش سفال
در ادامه بیشتر درباره هر کدام از نقوشی گفتهایم که بیش از دیگران بر سفالها دیده میشوند.
- از نقش نهر تا طرح خیمه
همانطور که در بالا گفتیم، اولین نقشهایی که بر تن سفالینهها جای گرفتند، خطوط ساده بودند. این خطها به صورت عمودی یا افقی ترسیم میشدند. گاه صاف بودهاند و گاه موجدار و در فرهنگهایی نمادی از نهر، رود و زندگی بودهاند. از نظر برخی باستانشناسان، سفالگران این نقش را از حصیربافیهایشان الهام گرفته بودند. سفالهایی با نقشهایی از این دست، احتمالا بسیار قدیمی هستند و سنشان به حدود 6 هزار سال پیش میرسد. کمی بعد در نقش سفالها، خطوط شکسته دیده شدند و بعدها خطوط متقاطعی به وجود آمدند که به نظر میرسد نگارنده آنها را از چادری که در آن زندگی میکرده است، الهام گرفته باشد.
خطوط ساده یا موجدار اولین طرحهایی بودند که روی سفالهای باستانی نقش بست - دوستی پرنده با هندسه
کمکم بشر دریافت که با اتصال خطوط میتواند اشکال هندسی متنوعی را بسازد. لوزیها و مربعها در حدود 5 هزار سال پیش بر روی سفالها متولد شدند و بعد نقوش گیاهی ابتدا بهصورت بسیار ساده و بعد به شکلهای پیچیدهتر بر تن سفالینهها پیچیدند. در همان حوالی که نقش گیاهان پررنگتر میشد، کمکم نقش حیوانات دیگر مانند پرندگان، اسب، مار و بز به سفالها رسیدند که هر کدام به نوعی سنبل بخشی از فرهنگها و عقاید بودند.
بعدها بشر توانست با اتصال خطوط به یکدیگر، اشکال هندسی خلق کند و طرحهای جدیدی بیافریند - درخواست باران با نقش بز
نقش بز کوهی یکی از متداولترین طرحهایی است که در ایران باستان بر روی سفالینهها نقش بسته است. بز کوهی نماد رهایی و معصومیت است و از آنجا که شاخ آن شبیه هلال ماه میباشد، به آن ربالنوع ماه نیز میگویند. در برخی از نقاط ایران مانند لرستان، بز فرشته باران بوده و شاید اشیایی که به این نقش مزین بودهاند جنبهی مذهبی و پرستش داشتهاند. جالب است که در برخی ظروف سفالی، شاخ بز بهتنهایی نیز کشیده و با دایرههای بزرگ ترسیم شده است. از سوی دیگر نقش بز کوهی و همچنین قوچ، بر آرزوی ازدیاد نسل نیز دلالت داشته و حضور آن نمادی از تلاش برای یافتن آبادی، خرمی و زندگی بوده است.
نقش بز در بسیاری از مناطق ایران نمادی از فرشته باران و آرزوی ازدیاد نسل است - نقش خورشید و اسرار آن
خورشید، یکی از زیباترین و در عین حال مرموزترین نقوشی است که بر روی سفالینهها کشیده شده است. خورشید نمادی از باروری زمین، رونق کشاورزی و گرما بوده و کاوشهای باستانی نشان میدهد که مردم تپه حصار دامغان و تپه سیلک کاشان، مردگان خود را به سمت آفتاب میخواباندند و برای خورشید اهمیتی ویژه قائل بودند. گردونه مهر یا گردونه خورشید که ابتدا با نماد چلیپا، که برخی آنرا صلیب شکسته مینامند، به سفالها راه یافت. بعدها نقش خورشید کامل و کاملتر شد و به جایی رسید که امروزه نقش «خورشید خانم» روی سفالهای میبد، با زیبایی و ظرافت از دوستدارن سفال، دل میبرند. از سوی دیگر، برخی باستانشناسان نقش اسب را نیز نمادی از خورشید میدانند که برای مردم ایران و هند مقدس بوده است. تا جایی که در برخی از گورهای قدیمی، اسبهای چوبینی پیدا شد که همراه با مردگان دفن شده بودند تا روح مرده سوار بر آن به جهان دیگر برود.
نقش چلیپا از اولین طرحهایی است که خورشید را بر روی سفالینهها تداعی میکند - ماهیها و سرزمینهای خشک
یکی از متداولترین نقشهایی که در ایران و بهخصوص مناطق کویری دیده میشود، نقش ماهی است. ماهیها نمادی از آب، آبادانی، درخواست باران، طراوت و تازگی بودهاند. در دین زرتشت، ماهی یکی از پنج موجودی است که زرتشت با آن گفتگو میکند تا به عنوان نمایندهای مهم، به تبلیغ دین زرتشت بپردازد. از دیرباز در مناطق گوناگون ایران، ماهی بر روی کوزههای سفالی به منظور طلب آب، پاکی و رزق بیشتر نقش بسته و حضور آن حتی در رویاها خوش یمن و مبارک است.
نقش ماهی بیشتر روی سفالهایی کشیده شده که ظرف نگهداری یا حمل و نقل آب بودهاند
در پایان لازم به ذکر است، در این مطلب بیشتر به متداولترین و مهمترین نقوش سفالینههای ایرانی پرداخته شد اما بیشک، نقشها و طرحهای بسیار مهم و زیبایی هستند که به صورت خاص ترسیم شدهاند و ارزش بسیاری به ظروف بخشیدهاند. امید است با جمعآوری این نوشتار توانسته باشیم نقشی هر چند کوچک در رمزگشایی خطوط و نقوشی داشته باشیم که از دیرباز چون لباسی بر تن سفالهای ایرانی پوشیده شدهاند.
1398/05/06, 11:58مه روشن میان اختران پنهان نمیماند، میان شاخههای گل مشو پنهان که پیدایی
© 2024 AnsooCafe All rights reserved.