داستان جلسه سری نجات کیکها
در جهان چیزهای جالب بسیاری هست. یکی از آنها، داستان بحران و مشکلی است که یکباره پیش میآید، کشف میشود و کسانی در نجات و حل آن بحران شرکت دارند. شاید در زندگی هر فرد فقط یکبار پیش بیاید که قصه روزگار او با داستانی فراموشنشدنی تلاقی پیدا کند. یک عجیب خوشمزه که به صورت غریبی در سرنوشتمان راه پیدا کرده بود و برای ما تجربهای دوست داشتنی ساخت.
23 بهمن بود و هوا هم بارانی و زیبا، آن روز فاطمه (مدیر کافه)، آقای اسلمی (مشاور جلسه)، من و همچنین چند تا از دوستان و همکارانمان که از مشتریان همیشگی کافه هستند (آراز، غزال و صبا) به یک جلسه فراخوانده شدیم.
جلسهای سری در میز شماره 7 که از آنجا همه جای کافه معلوم است اما کسی نمیتواند بفهمد که شما دارید درباره چه چیزی با هم صحبت میکنید، برگزار شد. جلسه ما رأس ساعت 18 آغاز شد و آقای اسلمی برای ما پرده از رازی بزرگ برداشت.
فروش کیکها نسبت به مدت مشابه در سال گذشته، تقریباً به نصف رسیده بود و این خیلی عجیب بود. ما وقتی موضوع جلسه را فهمیدیم خیلی خوشحال شدیم و جوری که آقای اسلمی نبیند به هم چشمک زدیم و با ظاهری کاملاً متعجب گفتیم: چرا؟؟ مگر مزه کیکها خوب نیست؟
بعد مشاور جلسه برای اینکه به ما نشان بدهند که نهخیر مزه کیکها بسیار هم عالی است، از آشپزخانه خواستند تا نمونهای از کیک هویج را برای ما بیاورند.
خب همینطور که از شواهد در این تصویر مشخص است، این کیک هویج اصلاً نمیتواند خوشمزه نباشد. شما به آن هویج کوچولو که روی آن خامه خوشرنگ نشسته نگاه کنید! آن هم با دارچین به مقدار کافی و یک چای خوش طعم در یک فنجان سفالی زیبا.
واقعاً این کیک از طعم و ظاهر که چیزی کم نداشت و ما هم هرچه خواستیم ایراد بگیریم نتوانستیم. بعد گفتیم خب شاید تنوع کم باشد پس ما منو را یکبار دیگر نگاه کردیم و گفتیم، ای وای چیزکیک چه میگوید اینجا؟
قرار شد تا این یکی کیک را هم امتحان کنیم. چیزکیک را که آوردند ما از دور دیدیم که این کیک اصلاً با چیزکیکهایی که ما قبلاً دیدهایم خیلی فرق دارد. از دور داد میزد که من خیلی خوشمزهام و با ناز خاصی روی دست مسئول سالن نشسته بود و وقتی هم آمد روی میز از اینکه دارد این همه به او توجه میشود کلی ذوق کرد.
چیزکیک هم عالی بود اما ما به این نتیجه رسیدیم که نام چیزکیک اینجوری کامل نیست و باید چیزی به پسوند آن اضافه شود. بعد دیدیم لایه شکلاتی چیزکیک ما خیلی در چشم است و گفتیم چطور است اسم تو را بگذاریم چیزکیک شکلاتی؟
چیزکیک نگاهی به ما کرد و بعد چیزی در گوش آراز گفت، آراز هم سریع گفت چطور است این چیزکیک شکلاتی تنهایی سر میز نرود. ما هم گفتیم میخواهی کار و زندگیمان را رها کنیم و به نوبت ایشان را همراهی کنیم؟
بعد فهمیدیم منظور آراز یک اسکوپ بستنی وانیلی بوده. که هم خیلی خوشگل است و هم وقتی کنار چیز کیک شکلاتی مینشیند، طعمی میسازد که به به!
خلاصه اینطوری بود که چیزکیک شکلاتی و بستنی وانیلی با هم آشنا شدند و خدا رو شکر خیلی هم همدیگر را دوست دارند و قرار است حتماً در عروسیشان آراز را هم دعوت کنند. عکس دو نفره این زوج خوشبخت را هم ما اینجا گذاشتیم تا شما بدانید ما حتی در جلسات سری و جدی هم فکر خوشبخت شدن جوانهای مردمیم.
این چیزکیک شکلاتی هر چقدر که خوب بود اما ما توانستیم یک مشکلی را بالاخره بیابیم. فکر نکنید مشکل خدایی نکرده به کیک برمیگشت، خیر، مشکل در سرو بود.
ما برای سرو کیک چاقو و چنگال را کنار کیک میگذاشتیم و خب آن سسهای شکلات و سیروپها هم معمولاً نمیتوانستند درک کنند که عزیزم شما باید فقط روی کیک باشی نه روی دسته چاقو و چنگال. اینجوری بود که ما فکر کردیم چیکار کنیم تا این مشکل حل شود و قرار شد یک هفته فکر کنیم و در ضمن یک گروه تلگرامی بسازیم و اگر ایدهای به ذهن کسی رسید آن را در همان گروه مطرح کند.
قبل از تمام شدن جلسه ما منو را یکبار دیگر نگاه کردیم و درباره اسامی باقی کیکها هم گفتگو کردیم، ما فهمیدیم که خانم غفاری که کیکهای کافه را میپزد به کافه گفته، کیکهای شکلاتی او کیکهای شکلاتی ایرلندی است. غزال تا نام ایرلند را شنید پیشنهاد داد که این کیک هم با نام کاملش در منو آورده شود تا وقتی کسی میخواهد طعم کیکها را در ملل دیگر تجربه کند، بداند ما یک مهمان از ایرلند هم داریم. به نظر ما هم پیشنهاد غزال خیلی جالب بود و تصمیم گرفتیم به آن عمل کنیم. بعد گفتیم چطور است تا جلسه بعدی فکر کنیم چه کیکهای دیگری میتوانیم به منو اضافه کنیم که بیشتر خوش بگذرد؟
در بین پیشنهادها، «کیک رژیمی» و «کیک رد ول وت» بیشترین آرا را کسب کردند و قرار شد تا جلسه بعد نمونهای از این کیکها هم سفارش دهیم تا ببینیم چطور میشود.
ما یک هفته در کانال درباره موضوعات گوناگون با هم صحبت کردیم و در جلسه بعدی برای ادامه بحث و تبادل نظر حاضر شدیم.
حل بحران اول
اولین مشکلی که به آن پرداختیم، نجات چاقو و چنگال از دست سیروپهای نوچ بود. باید برای این کار چاقو و چنگال را جدا از بشقاب کیک سرو میکردیم. ما خیلی روی این موضوع تحقیق کردیم و در نهایت به دو راهکار رسیدیم. یکی اینکه من یک پاپیون درست کنم و آن را در جلسه بعدی ببرم کافه تا چاقو و چنگال را در آن بگذاریم و امتحان کنیم و اگر این ایده خوب نبود ما از یکی از دوستان دیگر کافه، نیما، بخواهیم تا با چوب برایمان ظرفهایی یک نفره برای قرار دادن چاقو و چنگال بسازد.
خب اگر به کافه اخیراً سر زده باشید و کیک هم سفارش داده باشید، میتوانید ببینید که ایده نیما پیروز شده و چاقو و چنگال را برایتان در ظرفهای خیلی خوشگلی میآورند تا هم شما خیلی خوشحال شوید هم سیروپ، چاقو و چنگال. البته پاپیون من هم آنجاست و به عنوان گل سر یک کدوی تنبل که در کتابخانه نشسته، به زندگی خود ادامه میدهد.
کشف چند خوشمزه دیگر
در ادامه جلسه ما دو نوع کیک رژیمی را امتحان کردیم و مدام خداوند را شاکر بودیم که این خوشمزهها رژیمی هستند و محدودیتی برای خوردن آنها نیست.
یکی از کیکهای رژیمی که دست پخت خانم غفاری عزیز بود به حال و هوای کافه نزدیکتر بود. شیرینی آن با عسل بود و با خلال پسته تزیین شده بود و از جهت دیگر خیلی حس خوبی بود که کیک رژیمی هم به کافه اضافه شود تا وقتی با عزیزانی که دیابت و یا مشکلات چربی خون دارند به کافه میرویم آنها هم بتوانند طمع بینظیر کیکها را امتحان کنند. خانم غفاری کیک هیجانانگیز دیگری را هم آورده بودند که طبق چیزی که ما در جلسه قبلی توافق کرده بودیم، کیک رد ول وت بود.
این کیک به رنگ صورتی خیلی زیبا، خامه سفید فراوان و تکههای تازه توت فرنگی بود. رد ول وت به طرز عجیبی با کلاس، موقر و مبادی آداب بود و خیلی مناسب بود برای اینکه بگذارید و هی تماشایش کنید بعد که دیدیم مزه کیک هم چیزی کم ندارد و ظاهر و باطن یکی است، قرار شد رد ول وت هم در منو بیاید و به خانواده کیکهای کافه آنسو اضافه شود.کیک «رد ول وت» هم افتخار داد و در کادر دوربین برای عکاس یک ژست بینظر گرفت تا ما او را هم به شما نشان بدهیم.
بعد از این همه گفتگوهای طولانی و جلسات طاقت فرسا که مدام به خوردن کیکها میگذشت، تصمیم گرفتیم یک جشنواره بگذاریم و به همه شما دوستان کافه آنسو خبر بدهیم تا بیایید. هم کیکهای جدیدمان را ببینید و هم از شما نظرسنجی کنیم که به ما بگویید کدام کیک بهتر بوده و دوست دارید به کیکها چه چیزی اضافه شود یا شما چه چیزهایی درباره کیکها در دلتان مانده که میخواهید به ما بگویید. ما از روز آخر ماه بهمن تا ششم اسفند جشنواره کیکهای خانگی خانم غفاری را داشتیم. در این جشنواره با بعضیها برای اولین بار دوست شدیم و برخی از دوستان قدیمی را هم دیدیم.
شما کیکهای گوناگون را امتحان کردید و بعضی نظراتتان را به صورت کتبی و برخی هم شفاهاً به ما رساندید. ما نظرات ارزشمند شما را کنار همدیگر گذاشتیم تا بدانیم برای بهبود کیکهایی که عرضه میکنیم باید چه کارهایی انجام دهیم و جشنواره به ما کمک کرد تا یکبار دیگر کیکهایمان را به شما معرفی کنیم و از همه شما دعوت کنیم تا مهمان کافه باشید.
این روزها وضعیت فروش کیکها شرایط خوبی دارد و منوی کیکهای کافه آنسو شامل:
1. کیک شکلاتی ایرلندی
2. چیزکیک شکلاتی
3. کیک هویج
4. کیک رد ول وت
5. کیک رژیمی
میباشد و تمام کیکها خانگی و دستپخت خانم غفاری مهربان است. حالا در منو، عکس کیکها را هم گذاشتهایم تا بدانید هر کدام از کیکها چه شکلی است و اندازه آن چقدر است.
حالا اگر به کافه آنسو سر زدید، سراغ کیکهای خانگی را حتماً بگیرید و امتحان کردن طعم دلنشین آنها را به خاطرات خوبتان اضافه کنید. همچنین اگر فروشنده کالا یا خدماتی هستید که فروش شما به نظرتان افت کرده، حتماً خبر دهید تا تیم خبره و کاردان ما به یاری شما بشتابد و شما را با راهکارهای بینظیرمان به قلل موفقیت برسانیم.
اگر به این مطلب علاقهمند بودید، از شما دعوت میکنیم تا از مطالب جشنواره کیکهای خانگی خانم غفاری و خانمی مرموز با کیکهای خونگی نیز بازدید بفرمایید.
تهیه شده توسط نیوشا امینیان
1396/01/15, 10:36مه روشن میان اختران پنهان نمیماند، میان شاخههای گل مشو پنهان که پیدایی
© 2025 AnsooCafe All rights reserved.