گفتگو با فاطمه حسینی مدیر کافه آنسو
مدیر خانه فرهنگی آنسو سرکارخانم حسینی هستند. ایشان از حدود 3 سال پیش آنسو را چون نهالی ترد اما بالنده در دست دارند و با جان و دلشان برای آنکه آنسو روزبهروز پربارتر و سبزتر باشد تلاش میکنند. در این مطلب بیشتر درباره حال و هوای آنسو از زبان مدیریت آن بخوانید.
خانم حسینی با تلاش و پشتکار خود و همراهی دیگر شرکای خانه فرهنگی آنسو، فعالیتها و ایدههای گوناگونی را به مرحله اجرا رساندهاند. ایشان مدرس دورههای باریستایی خانه فرهنگی آنسو هستند و با جدیت از ایدهی تلفیق سفال و خانه فرهنگی آنسو حفاظت و حمایت میکنند. در این مطلب خانم حسینی برایمان از ایده شکلگیری خانه فرهنگی آنسو، خاطرات گوناگون و آیندهای که برایش تلاش میکنند، میگویند.
ایده کافه سفال چگونه شکل گرفت؟
از آن جایی شروع شد که ما دلمان نمیخواست فقط یک کافه داشته باشیم، دوست داشتیم کافه ما با یک حس و حال دیگری همراه باشد و از هر نظر حال آدمها را بهتر کند. ایدهای به ذهن من و دوست نزدیکم آقای بهنام اسلمی رسید که کافه را از جای قبلی به خانهای قدیمی منتقل کنیم و در کنار سرو غذاها و نوشیدنیها هدفی بزرگتر یعنی حفاظت از میراث ایرانی را دنبال کنیم.
در واقع هدف ما پیوند دادن آدمها با سفال بود. بعد از گذشت زمان کوتاهی، این دیگر فقط یک ایده نبود و تصمیم ما شده بود. تصمیم گرفتیم که کافه آنسو، «خانه فرهنگی آنسو» بشود. اینطوری بود که آنسو تبدیل به تنها کافه سفال ایران شد. کافهای که میتوانید در حین آموزش دورههای سفالگری از بودن در محیطی صمیمی و شاد لذت ببرید.
ساختمان قدیمی خانه فرهنگی آنسو
برنامهریزی برای کافه و آموزش سفالگری چطور پیش رفت؟
ما یک برنامهریزی فاز به فاز در بازده زمانی 6 ماه تا 1 ساله داشتیم که بتوانیم مجوز بگیریم، بخش سفالگری را مجهز کنیم، کارگاهها را آماده کنیم، مربی استخدام کنیم و... اما همه اینها خیلی سریع پیش رفت. تصمیم گرفتیم برای بحث آموزش برنامهریزی کنیم و عملکردی داشته باشیم که مهمانان آنسو بیایند پشت چرخ سفالگری بنشینند و تجربهای دلنشین کسب کنند. فکر کردیم که چطور میتوانیم محیط ایمن و شاد را برای خانوادهها و کودکانشان فراهم کنیم. نتیجه همه این تفکرات، راهاندازی برنامه سفالگری رایگان، برنامه ورکشاپ لعاب و جشنوارههای خانواده و کودک جمعه صبحها شد. وقتی استقبال مهمانان آنسو را دیدیم چرخهای سفالگری بیشتری خریدیم، کوره پخت سفال را اضافه و کلاسهای لعابکاری را با تجهیزات کامل راهاندازی کردیم.
چرا سفال را انتخاب کردید؟
برنامه ما برای قسمت سفال این بود که از میراث کشورمان و هنر باستانی سفالگری حمایت کنیم. میخواستیم مردم سفالگری کنند و از سفالینههای دستساز خودشان به جای پلاستیک استفاده کنند. تصمیم گرفتیم لذت خلق کردن را زنده کنیم. فکر کردیم چقدر خوب میشود بچهها در کنار بازیهای مجازی یادبگیرند سفالگری کنند، ساختن را یاد بگیرند و از خلق کردن لذت ببرند.
تصمیم گرفتیم کاری کنیم تا مهمانان بیایند یک ماگ، فنجان یا بشقاب بسازند، این ظرف درون کوره پخته شود، روی آن نقاشی و لعابکاری بشود و دوباره درون کوره برود. در فازهای آینده تصمیم داریم شرایطی را فراهم کنیم تا هر کسی بتواند ظرفی بسازد و در کافه از همان ظرف استفاده کند، مثلا در فنجانی که ساخته بتواند قهوه بنوشد. بیشک با راهاندازی کارگاههای لعاب ما چندین گام به اجرای این فاز نزدیک شدیم.
ایجاد احساس خلق کردن در کودکان باعث رشد خلاقیت آنها میشود
مشتریان چگونه به این ایده نگاه میکنند؟
اوایل بیشتر مشتریهای سابق، از کافه قبلی پیش ما میآمدند. ما طی گپ و گفتی که با آنها داشتیم، فضای کافه و کارگاهها را نشان میدادیم و از تفاوتهای کافه جدید و قدیم میگفتیم. از اهدافمان حرف میزدیم و آنها هم استقبال میکردند. روزهای اول کسی در محل جدید ما را نمیشناخت. ما سعی میکردیم به نوعی خودمان را به مشتریهای جدید معرفی کنیم مثلا بگوییم که اینجا فقط کافه نیست، ما اینجا سفالگری میکنیم، شما نیز میتوانید پشت چرخ بنشینید، مربی به شما آموزش میدهد و شما نیز میتوانید سفالگری کنید و این امکانات کاملا رایگان است. تلاش میکردیم اکثر مشتریها پشت چرخ بنشینند و سفالگری را تجربه کنند چون هدفمان سفال بود و میخواستیم این قسمت پررنگ شود.
اوایل مشتریها بخاطر استفاده از خدمات کافه میآمدند و بعد با توضیحی که ما برایشان میدادیم پشت چرخ سفالگری مینشستند. ولی الان خیلی از مهمانان میآیند تا فقط پشت چرخ بنشینند، ظرفی سفالی بسازند یا در کلاسهای سفالگری و لعاب شرکت کنند. ما از این موضوع بسیارخوشحال هستیم.
از برنامهی سفالگری بیشتر خانمها استقبال میکنند یا آقایان؟
بیشتر خانمها استقبال میکنند. البته آقایان هم پشت چرخ مینشینند ولی خانمها بیشتر احساساتشان را بروز میدهند. محیط خانه فرهنگی آنسو همان طور که از اسماش میتوان فهمید، بیشتر خانوادگی است از این روی گاهی کل خانواده مشغول سفالگری میشوند، با هم شوخی میکنند، در ساخت سفالها با هم رقابت میکنند و از بودن کنار یکدیگر لذت میبرند.
کسب تجربه رایگان سفالگری
کسانی که سفالگری رایگان را تجربه میکنند به چه مواردی باید توجه کنند؟
کسانی که میخواهند پشت چرخ سفالگری بنشینند باید بدانند که این فعالیت در این مرحله صرفا یک تجربه است و برای آموزشهای هر چه بهتر باید در دورههای سفالگری شرکت کنند. از آنها میخواهیم در کسب این تجربه سختگیر نباشند و توقع نداشته باشند ظرفی که ساختهاند با کار کسی که سالها پشت چرخ سفالگری نشسته است، برابری کند.
چه تجربیات جالبی و خاطراتی از سفال دارید؟
خاطرات زیاد است و گفتن همه آنها یا حتی بیان این که ما چه احساسی داریم واقعا دشوار است اما به یاد دارم مادر و دختری پیش ما میآمدند تا مادر سفالگری کند.
داستان این گونه بود که متاسفانه مادر دچار آلزایمر شده بود و گویا نظر پزشک این بود که درگیر کردن ذهن و خلق کردن چیزهای جدید مثل نوشتن خاطرات، بازیهای فکری و... میتواند به کند شدن روند آلزایمر کمک کند. دختر ایشان تصمیم گرفته بودند، مادر را هر از چند گاهی به خانهی آنسو بیاورند. البته ایشان پشت چرخ ننشستند و با تکنیکهای دستی ظروفی را ساختند.
آنسو توانسته بود ذرهای از بار بیماری را کم کند و ما از دیدن دختری که با آرامش چای مینوشید و خستگی در میکرد و مادری که سفالگری میکرد احساس مفید بودن میکردیم. آنها برای ما بهترین خاطره را ساختند و باز به ما یادآور شدند که این مسیر، راه درستی است و با دلگرمی بیشتری به راه خود ادامه دادیم.
یکی دیگر از خاطرات این بود که همسایه ما که خود دارای عمارتی زیبا هستند، برگزاری مهمانی دخترشان را به آنسوییها سپردند. دختر این خانواده در شرف ازدواج بود و همزمان به خارج از کشور مهاجرت میکرد. آنها تصمیم داشتند قبل از ازدواج مهمانی خداحافظی داشته باشند. ما توانستیم این شب فراموش نشدنی را برای این خانواده دوست داشتنی رقم بزنیم.
برای ما همه بچهها شیرین و دوست داشتنی هستند اما بعضی از آنها واکنشهای جالبی داشتند. مثلا یکی از آنها که ایران زندگی نمیکرد و خیلی خوب فارسی نمیتوانست صحبت کند بسیار مودبانه از ما خواست تا کوره را ببیند تا بتواند تصمیم بگیرد ظرفی را که ساخته است در کوره بگذارد یا خیر، دیدگاه این کودک بسیار جالب بود.
استفاده از ظروف سفالی غذا را دلچسبتر میکند
چه ایونتهایی در آنسو برگزار میشود؟
ما همواره سعی کردیم ایونتهای جذابی برای مشتریان خود برگزار کنیم. مثلا برگزاری نمایشگاههای خیریه برای حفاظت از حیوانات یا نمایشگاه خیریه مدرسه دختران کلپورگان از جمله رویدادهایی هستند که در آنسو برگزار شدند و برای ادامه آنها ما برنامههایی را تدوین کردهایم.
سخن آخر
در نهایت باید بگویم همه ما آنسوییها از قدم گذاشتن در این راه بسیار خوشحال هستیم و از تمام کسانی که ما را راهنمایی و حمایت کردند قدردانی میکنیم. ما با کمک دوستان خوب و آدمهای مهربانی که در این راه با آنها آشنا شدیم به بخشی از آنچه میخواستیم رسیدیم و تلاش میکنیم روح خانه را از بین آجرها و دیوارها، در فضای خانه جاری کنیم. در حیاط خانه حوضی ساختیم، روی دیوارها نقشهای ایرانی کشیدیم، روی میزها کاشیهای لعابدار گذاشتیم و برای ساختن هر تکه از خانه فرهنگی آنسو با جان و دل تلاش کردیم. میخواهیم آنسو جایی برای ساختن خاطراتی رنگین و با نشاط باشد و مهمانانش را از روزمرگیها دور کند.
1397/11/24, 13:42مه روشن میان اختران پنهان نمیماند، میان شاخههای گل مشو پنهان که پیدایی
© 2024 AnsooCafe All rights reserved.